اشتراک حال خوب و خوب تر

به نام خدای بخشنده و مهربان 

دوستان عزیزم سلام، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها رو اول به محضر حجة ابن الحسن بعد به شما تسلیت میگم.

ظهر ساعت 11:30 دقیقه از خواب بیدار شدم. با خودم گفتم واااااای چرا من زودتر بیدار نشدم و کلی کار داشتم.همین جور که داشتم با خودم غرررررر می زدم که چرا دیر بیدار شدم و حالا چیکار کنم!!!! یادم اومد شهادت حضرت زهراست و تو دلم گفتم تو دیر بیدار شدی ولی سالم بیدار شَدی. بمیرم واسه اون خانومی که هم بدنش کبود بود، هم علیشو بی حرمتی بهش کردند. هم به صورتش سیلس زدندو با همین حس و حال رفتم نماز خوندم و رفتم روضه. منی که کوه نمیتونست صدامو بلرزونه امروز صدام وقتی داشت تو بلندگو میخوند شکسته پهلوی زهرا فغان و آه و واویلالرزید و نزدیک بود صدا خفه شهاللهم العن القوم الظالمین ان شاء الله خدا لعنت کنه قومی رو که به شما جسارت کردند. دست و دلم به نوشتن خنده دار نمیره انگار همه چی متوقف شده

به نام آفریننده عشق پاک❣️

همراهان عزیزم سلام امیدوارم حالتون خوب باشه. 

شهادت جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها رو خدمت شما دوستای نازنینم تسلیت میگم و ازتون میخوام هرکس این پست رو خوند 5 تا اَمَّن یُجیب برای سلامتی آقامون بخونه.

امروز که از خواب بیدار شدم حس کردم حالم خوب نیست. اما با این حال از جا بلند شدم. رفتم طبقه بالا به بابام سلام دادم و یه چیزی خوردم و برنامه روز رو نوشتم و زدم به بالای کمدم تو اتاق که رد شدم ببینم چیکار باید کنم. نوشتم ویدیو، عکس نوشته، خوندن شعر عربی و. اما روز به آخرش رسید من هیچ کدوم رو نرسیدم انجام بدم چون داشتم تحقیق درست می کردم. شب که رفتم اون برگه رو دیدم و با خودم گفتم آخه تو که نمی رسی چرا برنامه می نویسی و دیدم فقط 3 تا کارشو انجام دادم و بقیه رو نرسیدم. 

خوبیه این خاطره نویسی اینه که آدم بیشتر حواسش به خودش جمع هست و محاسبه داره. راستی شما چقدر محاسبه نفس انجام میدین؟! 

به نام خدایی که جانم در دست اوست ❣️

سلااااام رفقای خوش قلبم.امیدوارم همیشه شاد باشین. ❣️ 

این جمله رو بارها شنیدیم که هرکس تو این دنیا نون قلبشو میخوره، هیچ وقت بهش توجه نداشتیم که اصلا یعنی چی؟ آدمی رو میشناسم که بسیارررررر مهربونه. این آدم رو هیچ کس جدی نمیگیره. هر بلایی دلشون خواست سرش میارن و اصلا به این که دارند چه بلایی سر این آدم میارن فکر نمیکنن. راستش این آدم شبیه خیلی های ماست. نشستم با خودم فکر کردم و وقتی اومد پیشم درد و دلاش رو گفت بهش گفتم همیشه حامی نباش،همیشه نزار تو رو داشته باشن و اون گریه میکرد. بهش گفتم باور کن اونا باید تو رو از دست بدن که بفهمن عجب گوهری رو گم کردند و کلی باهاش حرف زدم و گریه کردیم. دلم آتیش گرفت از این همه ناسپاسی که در حقش دارند. اون آدم برای راضی نگه داشتن همه تلاش میکنه، با غصه هاشون غصه میخوره، از دوست داشتناش میگذره به خاطر اینکه یه وقت نکنه اونا ناراحت بشن و. 

به نام خداوند پروانه های رنگارنگ

سلااام عزیزای دلم امیدوارم خدا بهترین ها رو نصیبتون کنه. ❣️  

من هر روز از یه قضیه هایی حرص میخورم و ناراحت میشم. تا اینکه یه سخنرانی گوش دادم. این سخنرانی به قدرررررررری جذابه که نمیتونم حد جذابیت براش مشخص کنم. تو این ویدیو آقای نقویان فکر کنم صحبت میکنند و میگن چقدرررررر حرص چیزایی که نداریم رو میخوریم؟ حالا این حرصایی که میخوریم 10 سال دیگه همین اولویت رو تو زندگی ما دارند؟ جایگاه این ناراحتی ها تو زندگی ما کجاست؟ تا حالا واقعا به این قضایا فکر کردین؟ من خودم تا قبل گوش دادن به این سخنرانی اصلا واسم مهم نبود که قضیه جایگاهش تو زندگی من کجاست! اصلا متوجه این جمله نبودم که میگه مثل دریا باش که ناهمواری ها رو در خودت غرق کنی و آرامش تو بد خواهان تو رو در تو غرق کنه. حالاا میفهمم و اولویت دارم و دیگه به خاطر حرف و عمل کسی که غیر از دوستای من و خانوادم هست ناراحت نمیشم. به این قضیه و اولویت بندی زندگیتون فکر کنید. همیشه عشق باشه همیشه برکت❣️

به نام او که نام و یادش آرامش بخش دلهاست. 

دوستان عزیزم سلاااااام امیدوارم که هر روزتون از دیروزش بهتر باشه.❣️

همیشه دنبال این بودم که هرچی(ترین) تو این جهان هست مال من بشه. تا اینکه حس کردم دارم ضعیف میشم.چون افراط داشتم تو هرچیزی. تو گوش کردن حرف دیگران، تو توجه به راضی کردن همه آدما،تو درس خوندن، تو غذا نخوردن، تو استراحت نکردن و. این افراط من فک میکنین نتیجش چی بود؟ به هم ریختن روان و آرامشم. واسه خودم یه دیوار ساخته بودم که تو فقطططططططط باید کاری که دیگران میگن رو انجام بدی یا باید تو باید در هر شرایطی درس بخونی یا نمره 20 گرفتن از درک مطالب مهم تره و.

دیدم نه هرچی پیش میرم انگار همه چی رنگ سیاه و خاکستری میشه. شروع کردم برای مقابله با این کمال گرایی. کمال گرایی افراطی که روحم و جسمم رو تحت الشعاع خودش قرار داده بود.

به نام خدایی که مهربون تر از اون دیگه نداریم❣️

دوستان عزیزم سلاااااام امیدوارم که امروزتون هم پر از سلامتی و عشق باشه❣️و امضای خدا پای تک تک آرزوهاتون❣️

تا حالا به فواید نوشتن فکر کردین؟ 

مثلا من خودم با نوشتن:

خیییییلی خوب درس رو میفهمم.

ذهنم طبقه بندی میشه. 

افکار مزاحمم آروم میشن. انگار وقتی می نویسم یکی داره این افکار مزاحم رو خارج میکنه و میاره رو برگه و بعدم برگه پاره میشه و کلا افکار مزاحمی دیگه نیست. 

ما شیعه ایم پس سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هم مهمه. ایشون در حدیثی می فرمایند که العلم بکتابت علم با نوشتن به دست میاد یا با نوشتن علم رو محصورش کنین. 

با نوشتن مجبور نیستم که درس رو هزار بار بخونم. 

با نوشتن احساسم رو بیان میکنم. 

با نوشتن تخلیه فکری و ذهنی میشم. 

وقتی می نویسم دارم عصبانی هم میشم.

به نام مهربانترین مهربانان❣️

دوستان عزیزم سلاااااام امیدوارم که امروزتون هم پر از سلامتی و عشق باشه ❣️  

همه ما می دونیم که هرچقدر هم علم داشته باشیم باز هم نیاز داریم به اینکه داشتن علم های بیشتری رو تجربه کنیم.دلیلش رو تا امروز نمی دونستم تا این که استادمون یه حدیثی راجع به علم گفتند که کلی بهم چسبید.

قال الامام علی علیه السلام: کُل وعاء یضیق بما جعل فیه الا وعاءَ العلم فانّه یتسع به. میزان الحکمه ج 8

امام علی علیه السلام می فرمایند:

همه ظرف ها وقتی چیزی بریزی پر میشه مگر ظرف علم که قطعا این ظرف با پر شدنش گستره و وسیع میشه. ❣️  

پس اگه بعضیا رو می بینیم که از علم گرفتن خسته نمی شن دلیلش اینه که ظرفشون رو بزرگ کردند و الان نیاز دارند که پر بشه. 

مثل انسان تشنه که تا به آب نرسه آروم نمیگیره

از خداوند برای شما بهترین علم ها رو آرزو میکنم.

به نام خداوندی که انسان را بیهوده خلق نکرده است

دوستان و همراهان همیشگی من سلااااام ❤ امیدوارم که آرزوهاتون تبدیل به واقعیت بشه. 

به نظر شما انتظار خوبه یا بد؟ اصلا مگه میشه کسی تو این دنیا باشه و منتظر نباشه؟ تا حالا شده به انتظارات خودتون توجه کنین؟ مهم و غیر مهم رو از بیخودی و اصلی جدا کنین؟

این سوالا الان یهویی اومد تو ذهنم و گفتم با شما به اشتراک بزارم. دوستان عزیزم زندگی آدما رو انتظار می‌چرخه میگی نه نگاه کن.

به نام خداوند رنگ ها❣️

دوستان مهربون و همراهان همیشگی من سلااااام ❣️ امیدوارم که هر روزتون بهتر از دیروز باشه❣️

امروز وقتی از کلاس بر میگشتم دیدم درخت هایی که تو فصل پاییز زرد شدند و افتادند پایین و تو فصل زمستون لباس خواب زمستونی به تن کردند و عریان شدند با نزدیک شدن به فصل بهار جونی دوباره گرفتند و جوونه های سبز رنگ در اونها دیده میشه. یاد این نکته افتادم که سال جدید با اتفاقات قشنگش دوباره داره میاد. سال قبل با اتفاقات تلخ و شیرینش گذشت و رهسپار  دفتر خاطره ها شد. سالی که من و همه شما یه سال بزرگتر و عاقل تر شدیم. سفرهای زیادی رو رفتیم. کارهای زیادی رو انجام دادیم. بیماری های زیادی رو کشیدیم. تحمل روزای سخت با اومدن روزای شیرین آسون تر شد. زندگی رو دوباره شروع کردیم و. نکنه با اومدن سال جدید بازم اون آدم بده قصه های سال 1398باشیم.نکنه با اومدن سال جدید دوستان و خانوادمون از ما شاکی باشن. کتابی میخوندم در مورد تغییر انسان ها. تغییر یهویی اتفاق نمیفته مثلا من میخوام چاق بشم میشه اصلا من اراده کنم دو ساعت بعد چاق بشم؟ یا برعکس؟ پاسخ واضحه تغییر کم کم و قدم قدم اتفاق میفته. پس از همین الان برای بهتر شدنم برنامه می ریزم. برای خوب بودنم روابطم رو اصلاح میکنم. برای شاد زندگی کردن دور انساان های منفی باف رو خط قرمز می کشم. ❣️

امیدوارم که خدا همه مارا بهتر و نیکو تر از قبل قرار بده❣️

دوستتون دارم و بهترین ها رو برای شما خواستارم

به نام خدایی که پدر را آفرید تا تجلی خدا باشد❣️

دوستان عزیزم سلاااااام امیدوارم که امروزتون هم پر از سلامتی و عشق باشه ❣️ 

دنیای همه آدما متفاوته. دنیای من متفاوت از دنیای توئه و دنیای تو و اون و غیره متفاوت از دنیای ماست. به دنیامون که نگاه میکنم می بینم هرکس دنیاش رو طبق وسیله ها و آدم ها و لباس و کتاب و مرتب کرده است. یه دوستی دارم میگه دنیای من کتابامه اگه نباشن من دنیایی ندارم. یه دوست دیگه دارم میگه دنیای من بازار رفتن و خرید کردن هست. یه دوست دیگه دارم میگه دنیای من ستاره ها و آسمونه. یه دوست دیگه دارم میگه دنیای من شغلمه. یه دوست دیگه دارم میگه دنیای من خوردن چیزای خوشمزست. دنیای شما چه شکلیه؟

دنیای من خلاصه میشه تو لبخند و شادی مادر و پدرم. 

دنیای من یعنی خانواده پر از محبتم که هر زمان خواستم بگم من کسی رو ندارم بی اختیار وارد میدان شدند و گفتند تو مارو داری. 

دنیای من پدرمه. پدری که  تمام عمرش رو برای من خرج کرد تا من بزرگ بشم. پدری که زندگی و خوشی هاش رو وقف زندگی و خوشی های ما کرد. مادری که تمام عمر، جوونی، آرزوهاش رو پای بچه هاش گذاشت. 

یادمه یه سخنرانی گوش میدادم در مورد انگیزه و مادر رو مثال زد گفت به نظر شما یه زن میتونه یه پراید رو بلند کنه؟ همه خندیدن و جواب دادن نه شایدم آره ولی سخنران گفت میتونه بلند کنه وقتی بچش زیر پراید گیر کرده باشه. همه با این جواب تو بهت رفتیم ولی فکر که کردیم دیدیم بله مادر  و پدرها عمر و جوونی و زندگی خودشون رو فدا کردند بلند کردن پراید که کاری نداره.

خدایا یاریمان کن تا در شکر گذاری این نعمت ها از همه کائنات و خلق تو جلو باشیم. ❣️  

خدایا از عمر من بکاه و به عمر پدرو مادرم بیفزا❣️

به نام خدایی که جانم در دست اوست  

همراهان دوست داشتنی من سلااااام ❣️ امیدوارم که حال جسم و روحتون خوب باشه❣️

یه روز یه مادری به بچش میگه قربون چشمای بادومیت برم و بچه لوس مامان میگه من بادوم میخوام. 

این بچه لوس مصداق ما بنده هاست. خدا به فرشته هاش دستور داد به آدم سجده کنین. همه سجده کردند جز ابلیس که از دستور خدا سرپیچی کرد. خدا در کتاب هدایتش میگه من بهت قدرت میدم که تو بشی اشرف مخلوقات من. من بهت ثروت میدم، حیات میدم، برتری میدم و باعث شد بنده لوس خدا جرئت کنه خطا و گناه کنه و از دستورات خدا سرپیچی کنه. بله درسته انسان جایز الخطاست ولی با توجه کردن به خدایی که اونو به این زیبایی و نظم آفریده میتونه همیشه شاکر باشه. ❣️  

خدایا توفیق بنده بودن و بندگی خودت رو به همه انسان ها عنایت کن و طعم ایمان را به همه ما بچشان❣️

بسم الله الرحمن الرحیم ❣️

همراهان همیشگی من سلااااام ❣️ امیدوارم که حال دلتون خوب باشه ❣️ 

امروز به یه نکته ای رسیدم که گفتم بهتره با شما به اشتراک بزارم. دنیای ما آدم ها پر از وسایلی هست که تاریخ انقضا دارند. موافقین؟

لباس ها یه زمانی سالم و نو هستند بعد از 6 ماه استفاده بعضا خراب میشن. 

کفشامون یه سال دوام دارند و بعضا بعد یک سال خراب میشن. 

جوراب هامون بعد 2ماه متوالی سوراخ میشن. 

مواد غذایی بعد 6ماه تا 1سال خراب میشن.

و 

به نظر شما تاریخ انقضای انسان چیه؟!و چه موقع اتفاق میفته؟

به نظر من تاریخ انقضای ما وقتی از خدا دور شدیم تموم میشه. چون روح و جسم نیاز به خالق داره. تاریخ انقضای ما وقتی که گناهامون زیاد بشه و توبه نکنیم تموم  میشه چون انسان گمراه میشه. تاریخ انقضای ما زمانی که عجل ما برسه اتفاق میفته. اونوقت هیچ چیز جز اعمال و رفتار و کارهای خوب مارا نمیتونه نجات بده. 

خدایا ما مصداق الهی و ربی من لی غیرک هستیم. ما استخوان و بدن ضعیفی در مقابل عذاب تو داریم. پس با ما مدارا کن زمانی که هیچ کس و هیچ چیز نمی‌تواند به فریاد ما برسد. 

خدای من، من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم

که تو در عرش کبریاییت نداری

من چون تویی دارم

و تو چون خودت نداری ❣️

اللهم اغفرلی کل ذنب اذنبته و کل خطیئة اخطاتها❣️

به نام خداوند عشق و دوستی❣️

دوست داشتن را باید یاد گرفت
 در کودکی عاشق بادکنک بودم امکان نداشت با پدر و مادرم به سوپر مارکت بروم و برای بادکنک پا زمین نکوبم
اولین بادکنکی که داشتم را همان روز اول در دست هایم گرفتم و محکم بغلش کردم. ولی ترکید.فهمیدم همان اول نباید خیلی دوست داشتنم را نشان بدهم. نباید خیلی محکم بغلش کنم طاقتش را ندارد می ترکد!! 
بادکنک بعدی را بیش از حد بزرگش کردم ظرفیتش را نداشت. آن هم ترکید. فهمیدم نباید چیزی را که دوست دارم بیش از حد بزرگش کنم 
 
بادکنک بعدی را که خریدم حواسم بود. نه دوست داشتنم را زیاد نشان دادم نه بیش از حد بزرگش کردم ولی آن هم برای من نماند
بردمش پیش دوستانم و در یک چشم بر هم زدن صاحبش شدند!!!! 
بادکنک بعدی را خیلی اتفاقی از دست دادم وسط روزهای خوبمان وقتی همه چیز خوب پیش می رفت افتاد روی بخاری و تمام.  
رفتم سوپر مارکت محله و یک بادکنک دیگر خریدم. همان جا به آن نگاه کردم و گفتم تو آخرین بادکنکی هستی که دوست دارم. 
رفتم خانه و آن را در کمد گذاشتم. 
نه بغلش کردم. 
نه زیاد بزرگش کردم. 
نه به کسی نشانش دادم.
 اینطور دیگر هیچ خطری تهدیدش نمی کرد. 
یک دوست داشتن یواشکی. 
یک دوست داشتن از راه دور. 
یک دوست داشتن بدون روزهای خوب و شاد. 
هر چند وقت یک بار می رفتم سراغش تا مطمئن شوم هنوز هست. یک روز وقتی رفتم سراغش دیدم که خیلی کوچک شده. خیلی پیر شده.
 
همان جا بود که فهمیدم دوست داشتن را باید یاد گرفت. فهمیدم به دست آوردن کسی که دوست داری تازه اول ماجراست. دوست داشتن نگهداری میخواهد.

خاطره دوست خوبم رها رو من نوشتم❣️✋

به نام خداوندی که خوبه مارو خلق کرد تا مامانا کارگر مجانی داشته باشن

دوستان عزیزم سلاااااام امیدوارم که هیچ وقت گیر خونه تی نیفتین

اخ اخ گفتم خونه تی اصلا کمرم شکست. آقا دیدین تازگیا مخصوصا دم عید که میشه شعار میدن که دل تی بهتر از خونه تیه و اینا؟ راست میگن بابا تو کدوم دل تی تو باید طرف رو از جاش بی جا کنی؟ منظورم اینه  تو دل تی نمیخواد مثلا همون دختره چندشه رو از جاش بلند کنی بندازی دور بلکه میتونی خیلی راحت با فکر نکردن به اون دختر چندشه روزها اونو تو خودت محصورش کنی. وای نگم برات از خونه تی. از بچگی هروقت اسم خونه تی میومد من فراری بودم اخه به من چه بیام خونه رو تمیز کنم چرا این پسرا همون آقایون داداشا کار نمیکنن؟ نه خدایی میخوام بدونم بعد کارم نمیکنه و شانس داره میشه عزیز دل مادر ایش بزنم تو سرشاااا. ولی گذشته از شوخی میخوام یه کمپینی راه بندازم اسمشم بزارم #نه_به_خانه_تکانی موافقین؟ حالا امسال که گذشت و ما گیر افتادیم اگه تا سال بعد زنده موندم حداقل برنانه بریزم فرار کنم از دست این خونه تیا. همیشه صلوات میفرستم به روح اونی که خونه تی رو راه انداخت بعد میگن شما موثر نیستین بابا از ملت یه نفر اومده خونه رو دم عید تمیز کرده سالیان سال آدمای دیگه رو مچل خودش کرده واسه خونه تی. انقدرم تاثیر گذار باشم راضیم به خدا

گذشته از شوخی ما همیشه در حال خونه تی ایم اما وسعتش فرق میکنه مثلا من خودم یه روز که کار ندارم میشینم کمد و لباسها و کتابخونه و اتاق رو میریزم تو هم دیگه بعدم میشینم عذاش رو میگیرم به خدا میمونم چرا کتابا قاطی لباساستو و غیره  همه اینا رو گفتم که بگم دل تی به سختی فیزیکی و جسمی خونه تی نیست اگه کاری کردیم کسی ناراحت شده همین الان وقتشه با یه پیامک یه زنگ میتونیم زلالش کنیم. 

امیدوارم خدا همیشه بهترین نگاهش رو به ما داشته باشه. 

مواطب خودتون باشین و عیدتون پیش پیش مبارک